رمان پیله
…و زمین پیله ایست برای پروانه شدن شب شده و حالا همه فهمیده بودند که دخترک چشم قلمبهای خانواده دچار یک مشکل بزرگ پوستی است. جمیله این را از نگاههای ترحم برانگیز همهشان درک میکرد. همان شب کنار فریاد های معصومه قسم خورده بودکه دیگر هیچگاه کودک دیگری را به این دنیا نیاورد. از چهرهاش امید رفته ،حسرت و ناراحتی ادغام شده بود. او شبهای سختی را پیش رویش داشت.او خوب میدانست تازه اول سختیهایش است. باید آرامش خود را حفظ میکرد. خداوند او را انتخاب کرد برای یک ماموریت مقدس، ماموریتی به نام “معصومه”. او برای مادرانههایش اینگونه رقم زده بود، …
برای خرید این کتاب کلیک کنید.